هیچ وقت اسم کلمات قلبمه سلمبه ی سهروردی را یاد نگرفتم،اما بدجوری دلم می خواست لااقل یکی از تصاویری که شیخ اشراق وعده اش را داده بود،ببینم .آیا شیخ راست می گفت؟آیا عالم مثال وجود داشت؟ |مراد از خلوت،اعراض از امور بدنی و اتصال به مجردات مقدسه است..نه خانه خالی،زیرا که خلوت حقیقی عبارت از ترک مألوفات و محسوسات و قطع خواطر وهمی و خیالی است.. |
با کلمات سهروردی حالم جا آمد..به خلوت او فکر می کردم و بعضی وقتها به حالش غبطه می خوردم،به راستی راه اشراق او چگونه بود؟راست است که راه او همچون خورشید روشن است؟من تا چه اندازه می توانم با دید او به جهان نگاهی بیندازم ؟او چه دیدی به جهان داشت؟عالم مثالی هست که باید در آن تحقیقاتی انجام دهم که دو راه بیشتر ندارد یا با شیخ هم عقیده می شوم و یا راه دیگری را انتخاب می کنم؟من می توانم مثل او با دید دیگری به جهان نگاه بیندازم؟ امروز فرصت خوبیست که از او بگوییم..
راستی بسیارند افرادی که میخواهند من و شما از نگاه فلسفی دور کنند و به طُرق دیگری اندیشید اما افرادی همانند شیخ مقتول و فیلسوفان دیگر به من این را می رسانند که در چارچوب ها می توان به بهترین شیوه نگاهی عقلانی و فلسفی داشت…
شن | یک | دو | سه | چهار | پنج | جم |
---|---|---|---|---|---|---|
<< < | > >> | |||||
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
- متین
- مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم
- زفاک
- شمیم
(سِریال) دنیا ؛به (سه) ریال هم نمی ارزد
البته ،در پیش چشمان (نقَاد)،(نافذ)،(بصیر)!!!
اما کو؟
و کجاست؟چشمانی که چنین؟!
جز چشمان علی..
پس،ای دوست!!
(گفتن)،اگر بنا باشد!
علی باید بگوید!
و اگر “شنیدن” از علی باید…
آری,"دنیا” را بایست از زبان او شنید و شناخت!
از یادم نمی رود روزی که به “محضر” آمد ؛
و (طلاق) داد…
محضرِ خدا را می گویم!
و (طلاق) دنیا را…چه ها که می گفت:من دنیا را از نظر افکنده ام (نهج البلاغه خطبه 128)
او خوارتر از برگی است
در دهان “ملخی” که آن را می خاید تا طعمه سازد(نهج البلاغه خطبه 226)
و کمتر از “استخوانِ” خوکی،در دستِ “مجذومی” (خطبه 2238)
و ناچیزتر از پر کاهی..
و گیاه خشکیده ای (خطبه 32)
و آنگاه خدایش را با سوگند یاد می نمود که:
اگر دنیا را “جسم” و “کالبد” می بود اورا رها می نمودم و “حد” خدا را درباره اش برپا می داشتم!
واللهِ لو کُنتِ شَخصَاً مرئیاً و قالباً حِسیاً لاقَمتُ عَلیکَ حُدُود الله(خطبه 45)
و دنیا را چنین مخاطب می داشت که:ای دنیا از من دورشو..مبادا که تو در دل من جای گیری..هرگز!جز مرا بفریب!
مرا به تو چه نیاز ای همه “مکر” و “دغل” !ای دنیا (نهج البلاغه،قصار77)
لا حانَ حِینُک،غُرِّی غَیرِی لاحاجةَ لِی فِیک
______________________
نگاهم خیره به تقویم و ساعت
دلم سرشاره از دلشوره و غم ?
اجل مهلت بده زنده بمانم
” اَلسَّلامُ عَلَى مَنْ تَهَيَّجَ قَلْبُها لِلْحُسَيْنِ ”
سلام بر بانويى كه
قلبش از جاى كنده شد براى حسين!
سلام بر"مادر گریه"، “مادر غم ها”
جانِ از غصه آمده بر لب.
روضه دار شبانه روز حسین
سلام عمه سادات..دلمان لک زده برای لحظه ای قدم زدن درصحن وسرایت…?
دلمان لک زده برای لحظه ای خیره شدن به گنبد نورانیت…?
ماروهم بطلب?
زیارت به نیابت ازاعضای چله
#به_قلم_خودم
از همان شب جمعه رفتنت دلتنگی ها جور دیگری رقم خورد،مثلا هم دلتنگ کربلا میشوم هم دلتنگ شما…دیگر یک درد نیست هزاران درد است،و این مرا می سوزاند
- طلبہ انقلابی در تعداد یاران قائم آل محمــــــــــد(ص)
- فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )کوهدشت در تعداد یاران قائم آل محمــــــــــد(ص)